راز افرادی که در شرایط سخت زندگی هم خوشحالند چیست؟ - وبلاگ ساعت فانتزی

به گزارش وبلاگ ساعت فانتزی، زندگی امروز- چگونه می توان در روبرو شدن با مسائل زندگی منعطف بود؟ اتفاق های بد، هم در زندگی شخصی رخ می دهند و هم در زندگی حرفه ای. رابطه ها به هم می خورند، افراد مهم زندگی مریض می شوند یا می میرند، ترفیع ها به همکاران دیگر داده می شوند، مشتریان ناپدید می شوند، شرکت ها تعدیل نیرو می نمایند و غیره. در واکنش به این اتفاقات بعضی افراد از هم می پاشند و کنترل خود را از دست می دهند، درحالی که بعضی دیگر راهی برای کنار آمدن و حل مسائل زندگی و حرکت به جلو پیدا می نمایند. قطعا راه هایی وجود دارد!

دیجی مگ: اول، باید این را معین کنیم که منعطف بودن به معنی نادیده گرفتن احساسات منفی که در مواقع سخت به سراغمان می آید، نیست. از دست دادن چیزی یا شخصی چه در زنگی خصوصی و چه در زندگی حرفه ای، باعث احساس غم و ناامیدی می گردد. این که ما برای از دست دادن چیزی غصه بخوریم طبیعی است و باید به خودتان کمی زمان و فضا بدهید تا این غم را پشت سر بگذارید. نکته اینجاست که نباید قبل از این که بپذیرید چه اتفاقی برای شما افتاده است، از غمگین و عصبانی بودن خودتان احساس گناه کنید.

انعطاف در روابط کاری

دوم، به نظر می رسد افراد برای خوشحالی یک نقطه بازگشت دارند. به زبان ساده شما در هفته ها و ماه های بعد از یک اتفاق خوشایند یا ناخوشایند عظیم، تمایل دارید که تقریبا به همان سطح از خوشحالی برگردید که پیش از آن واقعه داشتید. این به این معنی نیست که آن اتفاق تاثیر درازمدتی روی خوشبختی شما ندارد، اما می توان حدس زد که اندازه شاد بون شما چند ماه پس از این اتفاق عظیم، در واقع همان است که قبل از این اتفاق تجربه می کردید.

سوم، زمان هایی وجود دارد که احساسات منفی برترین راه برای گذراندن لحظه های بد است. به طور معین، استرس و اضطراب عکس العمل های طبیعی نسبت به شرایط مرتبط هستند. اگر واقعا فاجعه ای رخ داده است و شما سعی می کنید از هرگونه آسیبی به خودتان جلوگیری کنید، اضطراب و استرس می تواند واکنش صحیحی باشد.

یکی از کارهایی که وقتی شما استرس دارید انجام می دهید، عمیق فکر کردن در خصوص علت استرس و تنشی است که به شما وارد شده. عمیق اندیشیدن درواقع سیکلی از تکرار افکار و مجدد اندیشی است. اگر چاره ای وجود داشته باشد، خوب فکر کردن به آن می تواند به شما یاری کند تا نقشه ای طرح کنید و بتوانید شرایط را به دست بگیرید. شاید تجربه این اندازه از استرس اصلا خوشایند نباشد اما می تواند کاربردی باشد.

به این طریق کارهای زیادی است که شما می توانید انجام دهید تا از عهده مسائل زندگی بربیایید.

کنترل احساسات

ابتدا باید برایتان شفاف گردد که چه عواملی تحت کنترل هستند. تحقیقات نشان داده است که در شرایط بد، وقتی افراد روی کارهایی که می توانند برای بهبود مسائل زندگی یا کاری انجام دهند تمرکز می نمایند انعطاف پذیری بیشتری در مقایسه با زمانی دارند که همه تمرکز فکرشان بر این است که چطور تقدیر آن ها را در این بند انداخته است.

تمرکز روی کارهایی که از دست تان برمی آید باعث می گردد شرایط برای شما بهتر گردد. همین که آغاز به انجام این کارها می کنید، متوجه می شوید که احساس بهتری پیدا کردید و عملکرد مفیدتری دارید.

تاثیر روابط اجتماعی

قدم بعدی این است که با مردم در ارتباط باشید. وقتی که غمگین و مضطرب هستید اغلب تمایلی به این که در جمع باشید ندارید؛ اما فواید زیادی در روابط اجتماعی وجود دارد. وقتی که شما در خصوص این که چه چیزی شما را غمگین یا مضطرب نموده است صحبت می کنید، رفته رفته متوجه این می شوید که افراد دیگر هم تجربیات مشترکی دارند که با شما به اشتراک بگذارند. غم و ناراحتی باعث می گردد فکر کنید که شرایط شما خاص و منحصربه فرد است؛ به همین علت دانستن این که شما تنها کسی نیستید که این مسائل زندگی یا کاری را دارد، می تواند ارزشمند باشد. بعلاوه، روابط اجتماعی انگیزه بخش است و می تواند به شما یاری کند تا روی کارهایی که باید انجام دهید تمرکز کنید.

در پی یک برد ساده باشید

وقتی که شما در یکی از ابعاد زندگی خود چیزی را از دست می دهید، این تجربه باعث می گردد که حواس شما روی تمام عناصر منفی زندگی تان متمرکز گردد و این زمان اصلا زمان خوبی برای شما نیست که بخواهید پروژه ای به عظیمی زندگی تان را بردارید! در عوض سعی کنید چیزی در زندگی کاری خود پیدا کنید که بتوانید سریع و کامل به سرانجام برسانید. با این کار به خودتان یادآوری می کنید که آن شکست قبلی به این معنی نیست که شما نفرین شده و ناتوان هستید.

تعبیرخوبی از رفتار دیگران داشته باشید

در نهایت، تعبیر خوبی از کارهای دیگران داشته باشید. وقتی که شما از موضوعی در کار خود عصبانی هستید، ناخودآگاه در پی این علت هستید که بدانید چرا افراد دیگر سر راه موفقیت شما قرار گرفته اند. این معینا زمانی رخ می دهد که شما به آن چه که می خواستید نرسیده باشید؛ آن وقت است که احساس می کنید بیشتر کسانی که با آن ها کار می کنید علیه شما باهم همدست شده اند. این که یک نفر چیزی که شما می خواستید را به شما نداده است به این معنی نیست که همه قصد جان شما را دارند!

وقتی شما در خصوص افراد دیگر منفی فکر می کنید، ممکن است آغاز به پیشگویی و قضاوت کنید. افکار منفی شما روی تعبیری که از کار افراد دیگر دارید تاثیر می گذارد و باعث عصبانیت و عدم اعتماد در شما می گردد. آن ها هم به زودی متوجه رفتار شما می شوند و با شما همانطور برخورد می نمایند. مشابه همین موضوع، وقتی که شما تعبیر مثبتی از کار دیگران داشته باشید، معینا ارتباط بهتری با دیگران برقرار خواهید کرد.

این استراتژی ها به شما یاری می نمایند که تاثیر اتفاقات بد در زندگی تان را به حداقل برسانید. بعلاوه به شما یاری می نمایند که احساس بهتری داشته باشید، چرا که هر موفقیتی که داشته باشید نگرش شما را به آینده بهتر خواهد نمود.