تاکسی نوشت خواندنی سروش صحت

به گزارش وبلاگ ساعت فانتزی، لحظه ای بعد من را گرفت. همان جا دو تا کشیده توی گوشم زد و بیست وپنج هزار تومان را گرفت. کتک خورده و خجالت زده می خواستم بروم که راننده گفت: صبر کن... برم ببینم ماشین هست، بعد برو!

تاکسی نوشت خواندنی سروش صحت

به گزارش وبلاگ ساعت فانتزی، سروش صحت در تاکسی نوشت، ستون هفتگی اش در روزنامه اعتماد، نوشت: می خواستم به مرکز شهر بروم. تاکسی دربست گرفتم. راننده گفت: کرایه بیست وپنج هزار تومان می گردد. قبول کردم و تاکسی راه افتاد.

بعد از چند دقیقه دیدم موبایلم را جاگذاشته ام. به راننده گفتم: برگرد تا موبایلم را بردارم، بعد برویم.

راننده گفت: کرایه به جای بیست وپنج هزار تومان، چهل هزار تومان خواهد شد.

زورم آمد و گفتم: پس پیاده میشم.

راننده ایستاد. یک اسکناس 10 هزار تومانی به راننده دادم.

راننده گفت: بیست وپنج هزار تومن میشه...

گفتم: من که تا مقصد نرفتم.

راننده گفت: برای من فرقی نداره، خودت میخوای پیاده بشی، من تا اونجا میرم.

گفتم: خب مسافر بگیر.

راننده گفت: اینجا دیگه مسافر گیرم نمیاد.

دوباره زورم آمد و این بار خیلی بیشتر از دفعه قبل. دیدم تاکسی ایستاده است و راننده دارد جر و بحث می نماید، در یک لحظه از ماشین پیاده شدم و آغاز کردم به دویدن. راننده تاکسی هم پیاده شد و دنبالم دوید. باورم نمی شد راننده مثل برق می دوید و فریاد می زد: له ات می کنم. وایسا... بگیرمت می کشمت.

همان طور که می دویدم فریاد زدم: ماشینت را ول نکن، به خاطر بیست وپنج هزار تومن این قدر ندو... الان ماشینت را هم می برن.

راننده نعره زد: ببرن. پول ماشین را هم ازت می گیرم.

و لحظه ای بعد من را گرفت. همان جا دو تا کشیده توی گوشم زد و بیست وپنج هزار تومان را گرفت. کتک خورده و خجالت زده می خواستم بروم که راننده گفت: صبر کن... برم ببینم ماشین هست، بعد برو!

با راننده تا جایی که تاکسی را رها نموده بود، آمدم. ماشین را برده بودند... .

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "تاکسی نوشت خواندنی سروش صحت" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "تاکسی نوشت خواندنی سروش صحت"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید